سال نو مبارک..
سال نو مبارک
و پوزش بابت همه ی نیامدن ها و نبودن ها
با یه شعر به روزم ....
سال نو مبارک
و پوزش بابت همه ی نیامدن ها و نبودن ها
با یه شعر به روزم ....
دوری از تو کلافه ام کرده
تو و شب های برج ِ میلادی
منو شب های ساری ِ غمگین
در نبودم به گریه افتادی
سلام 
تو این پست با یک غزل و یک چهارپاره منتظر حضور ارزشمند و راهنمایی هاتون هستم
راستی شاید این آخرین پستم قبل سربازی باشه پس با دقت بخونید
اگر پایانم اما با تو من آغاز میگردم
مسیحی و از انفاست پی ِ اعجاز میگردم
بدون تو من آن آهنگ ِ گوش آزار ِ بی وزنم
که با تو قطعه ی خوش لحن یک آواز میگردم
لحظه های تلخ ِ ابری بودنم
قاب عکست را فقط زل میزنم !!
دست بر دیوان ِ یک دیوانه تا
نیمه های شب تفأُّل میزنم ..
رخت ِ زیبای آسمانی را
خواهرم با غرور بر سر کن
نه خجالت بکش نه غمگین باش
چادرت ارزش است باور کن
آن شب لبش را با لبم درگیر میکرد
من را میان چشم خود تکثیر میکرد
انداخته بر گردنم دستان خود را
با تار زلفش قلب من زنجیر میکرد
شاعر کسی باشد که قلبش پر ز درد است
رنگ رخش از سوز دل مایل به زرد است
احساس شاعر برتری بر عقل دارد
او واژگان خویش را از قلب آرد......
اگر با سنگ می جنگیم ما سجیل ها باشیم
به روی این سپاه ابرهه ما سنگ می پاشیم
همه مجنون و لیلا نیست ..!!
بگو منجی کجا باشد؟
مگر او ناظر ما نیست ...!؟
هنوز مانده در دلم امید آمدن ولی...!!
نیامدی و شد تمام عمر این بدن ولی..!!
چقدر انتظار من برای تو کشیده ام
چقدر آمده به دیده های من محن ولی..